ErrorException Message: Argument 2 passed to WP_Translation_Controller::load_file() must be of the type string, null given, called in /home/iiiair/public_html/wp-includes/l10n.php on line 838
https://98iiia.ir/wp-content/plugins/dmca-badge/libraries/sidecar/classes/دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم, معرفی رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم,
دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

4.2/5 - (10 امتیاز)

دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم برای کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم برای کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم برای کامپیوتر و اندروید

رمان pdf

خلاصه: داستان از بین تمام بی‌رحمی‌هایی که زمانه روا داشت، بیرون کشیده و نوشته شد. بین رانده شدن و درماندگی از بی‌پناهی، دستی دستم را گرفت که اوایل، از آن نفرت داشتم! زمان گذشت و چرخ گردون آنقدر چرخید که در عشق تو سرگیجه بگیرم و…

پیشنهاد ما
رمان★ آئــیشــما★نجمه صدیقی |کاربر نودهشتیا نودوهشتیا 🌷
رمان رونیکا | حانیه کاربر انجمن نودهشتیا

برشی از متن رمان

چی” بلند و کشیده‌ام، نگاه جدی شده‌اش را به طرف من می‌چرخاند. اخم‌هایش جوری در هم گره خورده‌اند، که انگار او ساده‌ترین حرف ممکن را زده و من به بی‌ادبانه‌ترین حالت جوابش را داده‌ام.

– نیاز داری دوباره تکرار کنم؟

خسته‌ام. از سایه‌ی سیاهی که از وقتی یادم می‌آید، برسر زندگی‌ام افتاده و من تمام این چند سال جان کنده بودم تا راهی برای رهایی از آن پیدا کنم. موهای دوباره سر خورده در صورتم را با بخشی از شال پشت گوشم می‌فرستم. صدایم لرزش محسوسی گرفته که عصبی‌ام می‌کند.

– منظورم این بود که دارید شوخی می‌کنید؟ من باید برم خونه.

به بزرگراه رسیده ایم و مثل همه غرق شده‌ایم در دریای بی‌رحمِ این شهر درندشت؛ شهری که محبت و انسانیت زیر فشارموج‌های پرخروشش محکوم به نیستی است. خونسرد و بی‌رحمانه می‌گوید:
– اولا که من با تو شوخی ندارم. دوما رو هم یک‌بار گفتم. دوباره و برای آخرین بار می‌گم. همایون گفته نباید بری خونه.

دلم می‌خواهد تا جایی که از تارهای صوتی‌ام برمی‌آید، برسرش فریاد بکشم. ولی درد این است که همایون را بیشتر از این حرف‌ها می‌شناسم و و کارهایی که از او برمی‌آید را از برم.

– چرا؟
با همان خونسردی می‌گوید:
– چراشو بعدا از خودش بپرس.

نفس عمیقی با حرص می‌گیرم.
– مسئله اینه که از صبح جواب تلفنشو نمی‌ده. الان هم که از راه دور برام نسخه پیچیده. من به گفته‌ی همایون کاری ندارم خسرو خان، شما رو واسطه کرده، خودتون هم بی‌زحمت بهش بگید. قرار نیست دوباره برگردم توی اون خونه . فقط کیف مدارک و چمدونم رو بر می‌دارم و می‌رم.

به عمد او را واسطه‌ی پیغامم به همایون قرار می‌دهم، تا لجش را در بیاورم. همین هم می‌شود. صورتش به طرز غیرقابل باوری در لحظه برزخی شده. در دل به این حالش دهن‌کجی می‌کنم.
شک ندارم، منفعتی که به او می‌رسد اگر از همایون بیشتر نباشد، کم‌تر هم نیست.
نگاهم که می‌کند، روی لب‌هایش طرح ماتی از یک پوزخند نقش خورده.

– می‌رسونمت خونه‌ی همایون. فقط …

پیشنهاد نودهشتیا
دانلود رمان یک سال و نه ماه نودهشیا
دانلود رمان در جوار تو نودهشتیا

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان تب تند پیراهنت برای کامپیوتر و اندروید
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: تو را در گوش خدا آرزو کردم
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: لیلا نوروزی
  • طراح کاور: N.a25
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=1200
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
  • میم
    27 فوریه 2022 | 04:52

    لیلا خانم گل خوبی.
    عزیزم رمانت فوق العاده بود و خیلی ازش خوشم اومده، خلاصه خوب و به جایی داشته و هر خواننده ایی رو به خودش جذب می کرد.
    امیدوارم قلمت پایدار باشه

  • ساتی
    18 مارس 2022 | 15:45

    لیلا جان، رمان اسم خیلی جالبی داشت و کاملا با ژانر رمان مچ بود👍😍
    علاوه بر اون، توی رمان اکثر نکات رعایت شده بود و از اون یک اثر زیبا ساخته بود
    قلمت ماندگار

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • زهرااین رمان یکی از بهترین رمان هایی بود خوندم هیچ جا شبیهش پیدا نمیشه...
  • راحلهسلام.فصل دوم کی اماده میشه؟داستان قشنگیه...
  • یارایکی به من بگه لینک دانلود کدوم گوریه؟...
  • آلمارمان جذابیه منتظرش بودم...
  • الیبهترین رمانی بود که خوندم لطفا سریعتر فصل دومشو بزارید...
  • رهاخیلی عالی...
  • مریماسم جلد دومش چیه؟...
  • lvdlعالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ترین رمانی بود که خ...
  • دلیبعد از اینهمه وقت رمان خوندن تازه فهمیدم قلم خوووب یعنی چی فک کنم سخت ترین کار پ...
  • ALBAهنوز نخوندم ولی به نظرم خوبه :)...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.