ErrorException Message: Argument 2 passed to WP_Translation_Controller::load_file() must be of the type string, null given, called in /home/iiiair/public_html/wp-includes/l10n.php on line 838
https://98iiia.ir/wp-content/plugins/dmca-badge/libraries/sidecar/classes/دانلود رمان سرنوشت را می توان از سر نوشت,دانلود رمان سرنوشت را می توان از سر نوشتpdf
دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

4.7/5 - (13 امتیاز)
دانلود-رمان-سرنوشت-را-می-توان-از-سر-نوشت

رمان سرنوشت را می‌توان از سر نوشت

نام رمان: سرنوشت را می‌توان از سر نوشت

نویسنده: shiva-68
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۲۶

دانلود رمان سرنوشت را می‌توان از سر نوشت از shiva-68 به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان

بخشی از داستان:

قبل از اون ماجراها هم کسی برام تکلیف معین نمیکرد این من بودم که همه چیز رو خراب کردم با بی تجربگی با مشورت نکردن با … حالا که از همه دور بودم دوست داشتم زندگی رو خوب بسازم حداقل از این به بعد خوب زندگی کنم تو همین
فکرها بودم که قرص های مسکن کار خودشونو کردن و خواب عمیقی منو ربود…

پیشنهاد ما:

دانلود رمان کبریت خطرناک من به صورت pdf از سمیرا۱۰۰۰

بخشی از کتاب:

حوالی ساعت ۵ بود که با صدای
تلفن از خواب پریدم
-الو بفرمایید
-سالم نازنین داداشی خوبی؟
-سالم خوبی؟
-منم خوبم روز اول هم خوب بود نگران چیزی نباش حالم خوبه￾من خوبم تو چطوری؟روز اول چطور بود؟
-مطمئن عزیزم؟
-بهشون بگو نمیخواستم اینطوری بشه شرمنده ام￾خوبن ولی دوری تو براشون سخته مخصوصأ که مجبورن نقش هم بازی کنن￾مطمئن مطمئن باش مامان و بابا چطورن؟چیکار میکنن؟
-هنوز نمیخوای بگی چرا؟
-مگه بهم قول ندادی که دیگه نپرسی داداشی؟
-همه چیز جوره راستی خونه عالیه￾آره قول دادم قبول خوشگلم تو هم قول بده هر چیزی الزم داشتی بهم زنگ بزنی باشه؟
-به امید دیدار￾نگرانشون نباش خداحافظ￾نه به مامان و بابا سالم برسون و مواظبشون باش￾خوشحالم که راضی هستی کاری نداری؟
بعد از قطع کردن تلفن تا میتونستم اشک ریختم سرم درد میکرد و خاصیت مسکن ها هم از بین رفته بود دستم
دوباره تیر میکشید
فکر رهام نمیکرد چرا با کارهام باعث این دوری شدم خودم هم نمیدونستم دلیل این دوری کار من بود یا نادونی و
بی تجربگی من ولی هر چی بود باعث شده بود من مهربونی مادرم،استواری پدرم و پشتیبانی بی دریغ برادرم رو
برای همیشه از دست بدم.
کاش زمان بازگشت داشت…کاش میتونستم به عقب برگردم و همه چیز رو جوری واقعیت ببخشم که دوری نباشه
تنهایی اذیتم نکنه و غصه و غم گلوم رو احاطه نکنه
کاش این بغض حقیقتأ میشکست اون وقت میتونستم ببخشم،بخشیده بشم و به قبل برگردم،به زمانی که شاد بودم و
خنده روی لبام بود.

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان وام ازدواج به صورت pdf از amoo
  • اشتراک گذاری
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=661
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
  • ساتی
    19 مارس 2022 | 07:42

    شیوا خانم اسم رمانتون خیلی جالب و زیبا بود و من بشخصه خیلی خوشم اومد.محتوای رمان هم با قلمی قوی و با خلاقیت بسیار نوشته شده بود

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • زهرااین رمان یکی از بهترین رمان هایی بود خوندم هیچ جا شبیهش پیدا نمیشه...
  • راحلهسلام.فصل دوم کی اماده میشه؟داستان قشنگیه...
  • یارایکی به من بگه لینک دانلود کدوم گوریه؟...
  • آلمارمان جذابیه منتظرش بودم...
  • الیبهترین رمانی بود که خوندم لطفا سریعتر فصل دومشو بزارید...
  • رهاخیلی عالی...
  • مریماسم جلد دومش چیه؟...
  • lvdlعالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ترین رمانی بود که خ...
  • دلیبعد از اینهمه وقت رمان خوندن تازه فهمیدم قلم خوووب یعنی چی فک کنم سخت ترین کار پ...
  • ALBAهنوز نخوندم ولی به نظرم خوبه :)...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.