دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

5/5 - (1 امتیاز)
دانلود داستان میت بی‌کفن برای کامپیوتر و اندروید

دانلود داستان میت بی‌کفن 

نام داستان: میت بی‌کفن

نام نویسنده: روشنا اسماعیل زاده

ژانر: تخیلی_ جنایی_ ترسناک

تعداد صفحه: ۲۶

دانلود داستان میت بی‌کفن از روشنا اسماعیل زاده به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان

خلاصه: هیچ فکرش را نمی‌کرد روزی گذشته این گونه آینده را تحت سلطه قرار دهد!  زندگی آرامَش به ناگاه رنگ خون گرفت. از باعث و بانی وحشت داشت، او به صغیر و کبیر رحم نمی‌کرد، رنگ لجز خون را مید‌ید و لبخند به لبش پیوند می‌زد. قرار بود با عزیزانش تقاص پس دهد، ولی چه تقاصی؟  چرا باید تقاص پس می‌داد؟ میت اگر کفن نداشته باشد انتقام می‌گیرد؟

پیشنهاد ما:

دانلود داستان بانوی قاتل به صورت pdf از اعظم

برشی از متن رمان:

جیغی کشید، به آغوش گرم مادرش پناه برد و نالید:
– مامان، رعد و برق میزنه.

وقتی خنده‌ی مادرش را شنید، دلِ کوچکش آرام گرفت.
– از دستِ تو وروجک، خب بگو ببینم چه داستانی برات بخونم؟
چینی به پیشانی‌اش داد و از پنجره‌ی مقابل به هوای خموش چشم دوخت. ناخواسته از تخت تک نفره‌ی صورتی رنگش دل کند و قدم های متوالی‌ به سمت پنجره برداشت که صدای مادرش همانند ساز دهنی در گوش هایش طنین انداخت:
– وقت خوابه گلوریا، بیا دخترِ خوب!

اما دخترک کَر شده بود، نگاهش روی انباریِ خانه‌ی روبه‌رویی ثبات کامل داشت و نمی‌توانست دل از آن بکند.
مادرش متعجب از جا برخاست و اباژور کنار تخت را خاموش کرد که شکل های ستاره‌ای مانند سقف به ناگاه از بین رفت و اتاق را تاریکی محض محاصره کرد.

در آن تاریکی دخترکش همانند فرشته‌ها در لباس خواب سفیدش می‌درخشید. خواست به سمتش قدم بردارد و پریز برق را لمس کند تا اتاق از این تاریکی خارج شود.

– گلور مامان، اتفاقی افتاده؟
کاملا ناگهانی دخترک به سمت مادرش برگشت و با صدایی گرفته گفت:
– مامان، قصهِ مرگِ دخترت رو برای من بگو!
هیکل ساره در آن لباس خواب آبی رنگ به رعشه افتاد. که صدای خنده‌ی دخترش بلند شد. با شکستن یکهویی پنجره ساره جیغی سر داد و دستانش را حائل چشمانش کرد. چند قدمی به طور ناخودآگاه برای حفاظت از خود به عقب برداشته که باعث افتادنش روی تخت شده بود.
با یادآوری گلوریا، ناگهانی چشمانش را گشود، با دیدن جای خالیِ دخترش جیغی بلند سر داد که صدایش به عرش آسمان نفوذ کرد. تنها لباس سفیدش غرق در خون روی پارکت افتاده بود و باران به آن سیلی میزد.

این مطلب از دست ندهید!
دانلود داستان کوتاه خیال به صورت pdf از یارا
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: میت بی‌کفن
  • ژانر: تخیلی_ جنایی_ ترسناک
  • نویسنده: روشنا اسماعیل‌زاده
  • ویراستار: زهرا بهمنی
  • طراح کاور: _Hadiseh_
  • تعداد صفحات: 26
  • منبع تایپ: انجمن نودهشتیا
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=1356
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
  • Samin
    13 فوریه 2022 | 18:00

    روشنای عزیزم، داستانت انقدر بی نقص بود که نقدی درش‌ جا نداره. واقعا از خوندنش خسته نمی‌شدم و خیلی خوشحالم که سعادت خوندنش رو پیدا کردم. موفق باشی گلم ‌

  • سیما
    22 فوریه 2022 | 05:51

    روشنا جون خیلی خلاصه رمانت قشنگ بود و اسم رمانت هم به رمانت میومد واقعا قشنک بود و جذاب من ک خیلی خوشم اومد امیدوارم موفق باشی

  • ROSHANA ESMAILZADEH
    7 مارس 2022 | 17:00

    عزیزدلمی، ممنونم قشنگم خوشحالم که با نگاه قشنگت صفحه داستانم رو زیبا کردی😍

  • Paradise
    14 مارس 2022 | 12:35

    روشنای عزیزم رمانت اینقدر قشنگ و بی عیب بود که حیفه بخوایم ازش ایرادی بگیریم. رمان تو یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم. خسته نباشی عزیزم

  • زری گل
    5 آگوست 2022 | 09:33

    ویراستاری نوشته های بی نظیر روشنای عزیزم یک از افتخارات زندگیم بود.

  • دخترماه
    28 آگوست 2022 | 04:46

    روشنای عزیز رمان کلاشینکف باعث شد دوست داشته باشم بیشتر با قلمت آشنا بشم
    این داستان هم به همون اندازه من رو جذب کرد😍

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • زهرااین رمان یکی از بهترین رمان هایی بود خوندم هیچ جا شبیهش پیدا نمیشه...
  • راحلهسلام.فصل دوم کی اماده میشه؟داستان قشنگیه...
  • یارایکی به من بگه لینک دانلود کدوم گوریه؟...
  • آلمارمان جذابیه منتظرش بودم...
  • الیبهترین رمانی بود که خوندم لطفا سریعتر فصل دومشو بزارید...
  • رهاخیلی عالی...
  • مریماسم جلد دومش چیه؟...
  • lvdlعالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ترین رمانی بود که خ...
  • دلیبعد از اینهمه وقت رمان خوندن تازه فهمیدم قلم خوووب یعنی چی فک کنم سخت ترین کار پ...
  • ALBAهنوز نخوندم ولی به نظرم خوبه :)...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.