دانلود رمان نفس باش به جانم برای کامپیوتر و اندروید
دانلود رمان نفس باش به جانم برای کامپیوتر و اندروید
رمان اجتماعی
خلاصه: پناه عروس خونبس میشود تا برادرش از اعدام رها شود. غافل از اینکه برادرش قاتل نیست، مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. اسیر رادمانی میشود که فقط قصدش بیآبروکردن تک دختر حاجعلی است. انتقامی اشتباه و ختری که به اشتباه بیآبرو میشود.
برشی از رمان:
آن شب پناه تا پاسی از صبح بیدار بود و به خانواده فکر میکرد. بی تاب دیدن برادر بود. صبح قبل از همه بیدار شد آبی به صورتش زد به آرامی لباس هایش را پوشید و از ساختمان بیرون زد.
شب گذشته که آمده بود، غمی که در وجود یکایک افراد خانه بیداد می کرد یادش رفته بود چقدر دلش برای اسب ابلقش تنگ شده. هوای پاک شمال را به ریه هایش کشید. نگاهی به حیاط سرسبز انداخت.
با دیدن حوض پر آب که با گل های شمعدانی اطرافش آراسته شده بود و مرغابی های که در حوض بزرگ آب شنا می کردند لبخند بر لبش نشست. در ویلای بزرگش در حاشیه شهر زندگی می کردند. با اینکه وضع مالی خوبی داشتند و چندین خانه در مرکز شهر، خانواده ترجیح می دادند در آن خانه ماندگار شوند و از مناظر و دریا لذات ببرند هرچند با دریا کمی فاصله داشتند.
به سمت اسطبل رفت. در را که باز کرد بادیدن قامت بلند اسبش لبانش کش آمد به سمتش حرکت کرد. اسب که یالهای زیبایش یک طرف افتاده بود بادیدنش سرش را مستانه تکان داد و بایش را با ضرب زمین کوبید. پناه با اشتیاق به سمتش دوید و گردنش را به آغوش کشید. یال های بلندش را نواز کرد:
ـ سلام پسر چطوری؟ مارو نمی بینی خوشحالی؟
اسب همچنان با تکان دادن سرش از نوازش دخترک لذت می برد. آرام به پهلویش زد:
ـ خب خب فکر کنم خیلی وقته بیرون نرفتی صبر کن زین و بیارم.
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.