نامش لطیف همچو گلبرگی بر شاخساریست و قلبش رئوف اما اسیر تلاطم روزگاریست. شاید یک دختر معمولی باشد و شاید فراتر از آنچه دیده میشود، این را اتفاق مشخص میکند. حادثه، حادثهای به درازای گذشتهای تلخ. حادثه از یک اتفاق آغاز شد و شجاعت تنها راهی بود که باقی ماند. در سرگذشتی پر فراز و فرود مهربانترینها نیز مجبور به دفاعند. آرامترینها مجبور به خشونت و زندگی برای آندختر اجباری جاویدان شد و او را همیشه در پی تحولی عظیم میآزمود.
روزی از روزها در دل تاریخ دو کودک چشم به جهان گشودند. دو کودک که با آمدنشان جهان را گلستان و شادی را در دل مردم جاودان کردند. روزها از پی هم میگذشتند و دو کودک بزرگتر شدند، زیباتر شدند؛ امّا حسادت در وجودشان ریشه دواند. نفرت را آموختند، جنگ و جدل را یاد گرفتند؛ غافل از اینکه سرنوشت چه بازیای برای آنها رقم زده. این بازی زمانی آغاز شد که تیلههایی به بیکرانی آسمان آبی و به زیبایی دریا با امواجی خروشان آمد و… .
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.