رمان بسیار خوبی که هم اکنون می خوانید داستان بازیگر مغرور و عیاشی به نام دامون پیران است که دختر بی پناهی را نجات میدهد و او را به خانه اش میبرد و از او می خواهد در ازای جای خواب محرم او شود ولی نمی داند آندختر تازه از زندان آزاد شده و با نقشه پا به زندگیش گذاشته تا دامون را عاشق خودش کند و بعد از جلب اعتمادش …
ارباب زاده جوون و خوش قیافه داستان ما با رعیت خوشگل عمارتش به زور وارد رابطه میشه و اگه مردم روستا اینو بفهمن رعیت بیچاره رو سنگسار میکنن ولی ارباب زاده…
عنوان رمان بد خوب نویسنده شقایق لامعی ژانر عاشقانه تعداد صفحه ۱۵۴۷ ملیت ایرانی
آذین، مهندس پزشکی شاغل در شرکت مدیکاب است، این شرکت تصمیم می گیرد جهت ورشکستگی آذین را به عنوان جاسوس، راهی شرکتی کند که تمام امتیازات کاری را گرفته، آذین با نام نگار ادیب فر وارد شکرت پژوهان می شود و …
عنوان رمان میوه ممنوعه ملیت ایرانی ژانر عاشقانه زبان فارسی تعداد صفحه ۱۰۶۴ صفحه
باران و مادرش مستخدم خانه ی آقا بزرگ هستند و کیا نوه ی آقا بزرگ، بنا به شرایطی و بر اساس مصلحت آقا بزرگ، کیا و باران مجبورند با هم زندگی کنند و چون باران دختر مذهبی و مقیدی هست، مابینشان صیغه محرمیت خوانده می شود و آقا بزرگ شرط میگذاره که اگه کیا دست از پا خطا کند و اتفاقی برای باران بیافتد، بخش زیادی از دارایی هایش را به نام باران میکند، باران برای کیا میوه ی ممنوعه اس و باید با هم زندگی کنند و کیا باید چشم از این دختر بگیرد…
دانلود رمان شرعی ولی غیر قانونی با فرمت PDF نودهشتیا
رمان: شرعی ولی غیر قانونی
نویسنده: سمیه.ف.ح
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
خلاصه رمان:
زنانی هستن که شرعین.
زنانی هستن که واقعاً مادرن.
مادر بچه هایی حلال . شرعی بدون هیچ شک و شبهه ای .
زنانی با عقد نکاح دائم.
اما …
آیا همه ی زنها قانونین؟
اگه زن کسی شدی ، عقدی و شرعی ولی تیزی زیر گلوت گرفتن،
که تو این طایفه اسم هیچ مردی نباید بره تو شناسنامه ی هیچ زنی ، چیکار می کنی ؟
چطور می خوای ثابت کنی ازدواج کردی ؟ چطور می خوای ثابت کنی مادر شدی ؟ چطور می خوای جدا بشی وقتی هیچ جایی حق نداری مهم ترین واقعه ی زندگیتو ثبت کنی؟ زنی می تونه طلاق بگیره که بتونه اثبات کنه ازدواج کرده. بدون شناسنامه و سند ازدواج ، چطور می تونه اینکارو بکنه ؟
رمان میکائیل از نویسنده پرستو اسحقی با لینک مستقیم
دانلود رمان میکائیل از پرستو اسحقی
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۲۰۸
خلاصه رمان:
با قدم هایی لرزان و خسته؛ تلوتلو خوران از پله ها بالا رفت و دستگیره را پایین کشید و داخل شد. او زنی که روی تخت با لباس خوابی که بود و نبودش هیچ فرقی نداشت را می پرستید. با تیرکشیدن شقیقهاش، انگشتانش را به پیشانیاش فشرد و قدم به قدم نزدیک تخت شد. لباس کاریاش را از تنش درآورد و چهار دست و پا روی تخت خزید. موهای کوتاه همسرش را نوازش کرد و انگشتان زخمیاش را روی استخوان گونهاش کشید و گوشهی لبش بالا رفت …
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.