دانلود رمان تخیلی اغواگر جهنمی از زهرا عاشقی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان
خلاصه: دختری از جنس پاکی. پسری از جنس آتش. یک جنگ ناتموم و نابود کننده. یک عاشقی پایان ناپذیر. دختری که به خاطر عشقش پا تو دنیای ابدیت میذاره و شیطان میشه، اما بگذریم از سختی ها و شیرینی های که در طول زندگیشون طی میکنند. از طرف دیگه دختر و پسر دانشجوی رشته شیطانی پا تو داستان و قصهی ما میذارند و باعث میشن دختر و پسر داستان به هم برسند و این وسط…
با ترس به آراد خیره شدم که با دوستهاش کنارمون ایستاده بودن. آرتین هم آهنگ خوندن رو نصفه رها کرد و به سمتم چرخید.
– چی شده آدرینا؟ چرا…
آراد با دو به سمتش اومد و با چوب بزرگی که توی دستش بود، محکم روی گردن آرتین کوبید. اون قدر این کار را یکهویی انجام داد که من حتی نتونستم چیزی به زبونم بیارم.
چند ثانیه بعد که هواسم جمع شد، جیغ بلندی کشیدم و دستم رو روی دهنم گذاشتم. ناباور به صحنهی مقابلم چشم دوختم؛ آرتین با سر و صورت خونی روی زمین افتاده بود. آراد هم با دوست هاش دور و اطرافش ایستاده بودن.
آراد بدون هیچ توجهای به خواهشهام به سمت دوستش چرخید و داد زد:
– زود چاقو رو بده.
مهراب دستش رو به سمت جیبش برد و هم زمان گفت:
– آراد این کار زیادی نیست؟ این کار رو نکن، واسمون دردسر میشه.
آراد به سمت مهراب رفت و سیلی محکمی حوالهی صورتش کرد و رو بهش غرید:
– وقتی میگم خفهشو، یعنی خفهشو!
با قدمهای بلند خودش رو به آرتین رسوند. دستهام میلرزید، ضربان قلبم از ترس و کشته شدن آرتین صد رو رد کرده بود.
با عجله خودم رو به آراد و آرتین رسوندم. باید یک کاری میکردم. خودم رو به پای آراد انداختم و شروع کردم به التماسکردن؛ تنها کاری که از من ناتوان و ضعیف برمیاومد هم همین بود.
– آراد تو رو خدا این کار رو نکن. خواهش می کنم.
به سمت مهراب برگشتم و با التماس بهش لب زدم:
-تو یک چیزی بگو خواهش میکنم. آرتین چیزیش بشه من میمیرم.
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
تبریک میگم زهرا جان انتشار رمانت رو همیشه موفق باشی😍😍
سلام واقعا رمانت خیلی قشنگه
من عاشق رمان های تخیلیم🥰 عاشق شخصیت انجل و آیهان شدممم
وای زری چه رمانی نوشتییی خیلی وقته منتظر تکمید شدنشم جیغ
وای زری چه رمانی نوشتییی خیلی وقته منتظر تکمید شدنشم جیغ
رمانش واقعااااا عالیییی بوددد
واقعا هم ایدهات و هم رمان خیلی قشنگه
خواهر خودمی