دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

5/5 - (1 امتیاز)
دانلود رمان عشق ارباب نودهشتیا

دانلود رمان عشق ارباب نودهشتیا

دانلود رمان عشق ارباب از دریا PDF و APK اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان:دریا

چکیده رمان عشق ارباب:

ستاره در پی مرگ ناگهانی خواهر دوقلویش مهتاب و به وصیت او،

قبول می‌کند که نقش او را در خانه‌اش

و در کنار شوهر خواهر خشک و مرموزش بازی کند.

حالا با حضور او آرامش به خانواده برگشته

ولی شعله‌های انتقام در کنار عشقی

نوخاسته ستاره را وادار می‌کند که …

پیشنهادی:

دانلود رمان پروانه میخواهد تو را از فاطمه قیامی نودهشتیا

یخشی از رمان:

آناهیتا:چون منم فکر می کردم باعث و بانی تمام اتفاقات اونه… اونه که زندگی مهتاب رو خراب کرد ولی از دیشب که شناختمش فقط دونستم اشتباه کردم اون غرور زیادیش لج آدمو در میاره نه چیز دیگه

با خنده نگاهش کردم و گفتم

-نــــوچ نظر تو اونقدرام برام مهم نیست

آناهیتا:ســـــــتاره می زنم لهت می کنما

ابریی براش بالا انداختم و گفتم

-زهرمارو ستاره اینجا باید مهتاب صدام بزنی فهمیدی

نرگس جون :اما ستاره

به پیشانی ام زدم و رو به هر دوی آنها و گفتم

-من که می دونم از دست شما دوتا من لو می رم

هر دو ریز خندیدن که با دیدن اخم من خنده شان را جمع کردن وسط هر دوی آنها روی تخت نشستم و گفتم -حالا این خانواده ارباب رو درکل معرفی کنین تا بشناسمشون

آناهیتا:ااا راست می گیا تو که هیچ کدومشونو نمی شناسی به فکرمم نرسیده بود

-تقصیر خودت نیست عزیزم

اشاره ای به سرش کردم و گفتم

-این تو چیزی نداری که فکر زیادی بکنی

آناهیتا خواست چیزی بگوید که نرگس جون وسط حرفش پرید و رو به من و گفت

نرگس جون:آخه من تعجبم تو با این اخلاق سگیت چطور می خوای به همه ثابت کنی که مهتابی

لبخند نیش بازی زدم و گفتم

-دستتون درد نکنه.. دست کم گرفتی ستاره رو

آناهیتا:ستاره نه مهتاب

-باشه بابا … ولی یک چیزی کسی که نمی دونه برای مهتاب چه اتفاقی افتاده

آناهیتا و نرگس جون به پیشانی شان زدن و رو به من و گفتن

-یعنی خاک بر سرت ستاره

با خنده نگاهشان کردم و گفتم

-ستاره نه مهتاب

هردو خنده ای کردن که نرگس جون رو به من کرد و گفت نرگس جون:

خود مهتاب خواست به کسی چیزی نگیم تا ستاره بیاد وقتی تو هم اومدی دیگه موقیعت پیش نیومد که هم به آموزشگاه بگیم هم به اینا … وقتی خواستیم بگیم هم که تو نقشه کشیدی لبخندی زدم و گفتم:

این مهتابم چیزی می دونست هـــا

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان پروانه ی من به صورت pdf از خورشیدک
  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=3606
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • adminاحتمالا مشکل از اینترنتتون هست با شماره 09904677308 داخل تلگرام ارتباط بگیرید بر...
  • تیناسلام هزینه رو پرداخت کردم ولی میگه دسترسی به این سایت امکان پذیر نیست...
  • adminیکم صیور باش عزیزدلم وی پی ان وصل نمیشد شما علاوه بر تلگرام ایتا و واتساپ بنده ت...
  • زهراسلام من دیروز به خانم اکبریان پیام دادم که رمان رو می خوام بخرم بعد پیام دادند ک...
  • adminسلام با شماره 09904677308 داخل تلگرام ارتباط بگیرید...
  • صحراسلام من رمان رو خریدم ولی فایلی دریافت نکردم سایت خراب یا باز نمیشه؟؟!یعنی چیی؟؟...
  • دانلود رمان سرخی لب های یار,رمان سرخی لب های یار,سرخی لب های یار رمان,سرخی لب های یار[…] دانلود رمان رئیس همه مجنون تو به صورت pdf از محیا داوودی […]...
  • ناشناسشوگر ددی بود بدم اومد بشنید اوج خوشبختی ، یا دلمو برگردون رو بخونید...
  • مهشیدخیلی رمانه عالیه مخصوصا وقتی تو رمان طالعه دریا ادامش بود دیکه اینجور رمانا کمه...
  • Mariبسیار بسیار قلم قوی دارید...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.