خلاصه: وقتی کسی جونتونو نجات میده،شما به اون مدیونید.
وقتی کسی جون تنها بچه شمارو نجات میده،تا مدت ها بهش مدیونید.
وقتی توی پونزده سالگی دزدیده شدم،پدرم بخاطر نداشتن پول کافی برای باج دادن به دزدا، چاره دیگه ای نداشت تا برای گرفتن پول به اون مراجعه کنه؛به فرگوس فولی پادشاه مافیا و حالا..
جو اینجا باعث میشه به یاد اهنگای های دهه هشتادی که مامانم همیشه توی ماشین گوش میده بیافتم و برام تعجب اوره که خانواده ای مثل ما،چه کمکی می تونه به خانواده فولی بکنه.
ازدواج با شان فولی منو ناراحت نمی کنه. ازدواج اجباری ترجیحم نیست اما از خیلی وقت پیش اینو می دونستم و می تونستم باهاش کنار بیام.
این مردو خیلی خوب نمی شناسم اما ایمیل هایی بینمون رد بدل شده و چند بارم حضوری همو ملاقات کردیم.
پدرامون هر وقت باهم بودیم،حضور داشتن. هیچ اتفاقی بینمون نیافته،بجز دست گرفتن
هر وقت من پیشش بودم،شان معذب بوده. اون دست میده و ارتباط چشمی برقرار می کنه و زیادی لبخند می زنه. توی موسیقی سلیقه مشابهی داریم. وضعیتمون خیلی بهتر از زوجای دیگه است. حداقل این چیزیه که من مدام به خودم میگم.
وقتی جلوی خونه میرسیم،با خودم فکر می کنم درست میشه،من می تونم به این جوری زندگی کردن عادت کنم.
حتی اگه اخرسر منو شان باهم کنار نیایم،ادمای زیادی هستن که می تونن کنارم باشن و کارای زیادی می تونن توی این عمارت برام انجام بدن تا منو مشغول کنن. از زمانی که اون بلا سرم اومد،توی خونه درس خوندم و به زندگی توی تنهایی عادت کردم.
می تونم درسمو به صورت انلاین ادامه بدم. با ادمای زیادی از طریق باشگاه های کتاب و وب سایت های پخت و پز اشنا شدم و دوست پیدا کردم. از طریق اینترنت می تونم باهاشون در ارتباط باشم و زندگیم بعد از ازدواجم فرقی با الانم نمی کنه.
اینجا زندگی کردن برام خوبه و چون قراره اسب سواری کنم،هیجان زدم.
اول یه خسته نباشید بگم بابتاین رمان جذاب، خیلی خیلی خاص و منحصر به فرد، جوری نوشته شده که خواننده اصلا نمیتونه حدس بزنه که چند لحظه بعد چه اتفاقی قراره بیفته، در عین حال که سیر رمان آرومه اما هیجان انگیزه، مشخصه با دقت و تمرکز خیلی بالایی نوشته شده. خیلی خیلی خوشماومد از اسم رمان، عالی و بینقص.
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خیلی دوستش داشتم از این نویسنده رمان دیگه ای می شناسین؟؟
slm rman awliiiiiiiii bod khli mmnn
خسته نباشید این رمان مورد علاقه من هست ممنون که قرارش دادین
خیلی ازش خوشم اومد
عالییی بود
من مردم برای شخصیت های رمان
جذاب
سلام خیلی ناز بود
نمیتونم از رمانش جدا شم
خسته نباشی نویسنده من عاشق رمانتم
واقعا قشنگ بود
پیشنهادیییییییییییی بخونیدددددا
سلام خسته نباشید نویسنده جان
خیلی خوب بود
سلام چرا هیچکدوم از رماناتون لینک دانلود نداره ؟
تا الان هر کدومو خواستم دانلود کنم اصلا هیچکدوم لینک نداشتن
اول یه خسته نباشید بگم بابتاین رمان جذاب، خیلی خیلی خاص و منحصر به فرد، جوری نوشته شده که خواننده اصلا نمیتونه حدس بزنه که چند لحظه بعد چه اتفاقی قراره بیفته، در عین حال که سیر رمان آرومه اما هیجان انگیزه، مشخصه با دقت و تمرکز خیلی بالایی نوشته شده. خیلی خیلی خوشماومد از اسم رمان، عالی و بینقص.
از اسم رمانت خوشم اومد قشنگ و به جا بود عصیان و افسون، خلاصتم خوب بود و جالب ولی باز یکم تغیر خوب هست
واقعا رمان قشنگی بود و آدم عشق میکرد با خوندنش و نمیشد جدا شد ازش😍😍
رمان خوبیه.. من که دوسش داشتم و خوشم اومد ازش..
من رمان عصیان و افسون رو واقعا دوست دارم و حاصر هستم هزاران بار هم که شده اون رو از اول بخونم از بس این رمان خوب هست