نام رمان: آوای نگاهت نویسنده: زهرا علیپور ژانر: عاشقانه تعداد صفحات :۲۳۶
دانلود رمان عاشقانه آوای نگاهت از زهرا علیپور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان بخشی از رمان: یکی از دخترای لوس با صدای نازک از سمت چپ گفت: -خانم رفیعی چرا حالا قراره مرد بیاد؟مگه دبیر زن نیست؟ ترنم که کنارم نشسته بودجوری که فقط من متوجه بشم زیر لب گفت: -آره جون ننت، تو هم که اصلا بدت نمیاد؟
لبخندی به لحن شوخ و تیکه دار ترنم زدم. خانوم رفیعی در پاسخ به سوال معنی دار او گفت: -نه عزیزم.در این ناحیه تنها یک دبیر زیست زن و یک مرد بیشتر نبود.ما خودمون درخواست کردیم آقای راستگو بیان چرا که از تخصص بالایی بهره مندند ایشون..
جالب بود برام..دبیر مرد؟آن هم برای کلاس بی جنبه ما؟ امیدوارم زیادی پیر باشد!
وقتی کلاس تمام شد با کمک ترنم سوار ماشین شدم..رو به راننده خانوادگیمون گفتم: -آقای احدی..اگه لطف میشه ترنم جان رو هم برسونیم منزلشون؟ ترنم خواست اعتراض کنه که نزاشتم .. -آقای احدی که پیرمرد مهربانی بود با لحنی مهربان باشه ای گفت و ترنم را هم رساندیم خانشون.. وقتی رسیدیم خونه عصای مخصوصم رو باز کردم تا مسیر درب ورودی باغ تا ورودی سالن را نخورم زمین.. در شیشه ای سالن رو باز کردم..عصا رو جمع کردم..باقی راه رو بلد بودم.. صدای سر و صدا توجهم رو به روبه رو جلب کرد..
صدای جر و بحث بابا و سینا بود.کلافه پوفی کشیدم. مثل همیشه! ساله که دارم این مسیر رو طی می کنم. ۱۸ از همون کنار دیوار سعی کردم طوری برم که متوجه من نشن..بلاخره از نرده چوبی پله ها گرفتم و با احتیاط به ترتیب از پله ها بالا رفتم.. به در اتاقم که رسیدم لبخندی نشست روی لبام.. با چه چیز هایی که خوشحال نمی شدم.. دستگیره رو پایین کشیدم. پایم را که داخل اتاق گذاشتم یکدفعه عصایم کشیده شد و محکم خوردم زمین.. نفسم حبس شد..فکر کنم پایم شکست.
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خیلی رمانشرو دوست داشتم و دنبالش کردم.زهرا جان رمانت عالی بودش
ویی عزیزممم چ قشنگ بود واقعا عالی بود و هر خواننده ایی رو جذبش میکنه. هم اسم خوبی داشت و هم خلاصه به اندازه و مفید.
امیدوارم که همیشه موفق باشی.
خیلی رمان قشنگیه پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش قلمت مانا عزیزدلم(؛
واااااایییی وااااااایییی خیلی قشنگ و جذاب بوووووود، هم بغضم گرفته بود موقع خوندن هم لذت بردممممم از خوندنش، فوقالعاده بود، قلمت مانا
به جرعت میتونم بگم بهترین رمانی بود که خوندم