دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

Rate this post
دانلود رمان این من بی تو نودهشتیا

دانلود رمان این من بی تو نودهشتیا

رمان این من بی تو از حدیثه ورمز لینک مستقیم

ژانر رمان : عاشقانه، معمایی

تعداد صفحات : ۵۳۳۹

خلاصه رمان :

دانلود رمان این من بی تو… موتور سوار غیرتی و خشنی که سر شرط‌بندی دست روی دختر ممنوعه‌ی اوس اسد می‌ذاره. دختر همسایه‌ی شیطون که خیلی وقته دلش برای آقا مهراب پسر ناخلف حاج فیضی پیش نماز مسجد محل رفته اما با برگشتن ورق و قتلی که اوس اسد باعثشه همه چیز بهم می‌خوره… عشق ممنوعه‌ی مهراب و ترمه با ورود محمد ابراهیم پسر بزرگ تر حاج فیضی کم رنگ تر میشه چرا که محمد ابراهیم هم مثل برادرش عاشق ترمه‌س و فرشته‌ی نجات اوس اسد از اعدام… ولی شب عروسی…

پیشنهادی:

دانلود رمان پادشاه زمستان از میسنامیم نودهشتیا

دانلود رمان نزدیک تر از سایه از مهری هاشمی نودهشتیا

قسمتی از دانلود این من بی تو:

صدای اذان بلند شده بود که با عجز رو به آسمان کردم اما فرصت نشد برای یاری خواستن، با باز شدن در خانه‌ی حاج آقا فیضی شتابی به قدم هایم دادم. کارم اشتباه بود. او مرا دیده بود. در این چند روز که رفتار بدی نداشت البته فرصت هم نبود مانند حاج خانوم توپ و تشر روانه ام کند و خوبی

هایش را بر سرم بگوید. هول سلام دادم: سلام علکیم.. مسیر مخالف مسجد را در پیش گرفت با یک گام دیگر درست مقابل منه یخ کرده ایستاد. همان جا ایستاد و با فشردن تسبیح بین انگشتان به حرف آمد. -خوبی دخترم؟ پدرت بهتره؟ معده ام شروع به جوشیدن کرد. -بابام؟ نگاه نگرانم را نمی‌دید که با

همان ملایمت گفت: آره باباجان با اوس‌اسد حرف زدم. منتظر شنیدن مخالفت صدرصدی بابام بودم اما حرفش سرم را بالا کشاند. -قبل از من خبر دار شده یکم ناخوشه. با ترس قدمی جلو گذاشتم. -بابام چی شده؟ کی بهش گفته عمه؟ دستانش را برای آرام کردنم بالا آورد. -نترس دخترم چیزی نشده که

وضعیت قلبشه دیگه نه عمه خانوم نگفتن یعنی بنا شد من باهاش صحبت کنم نمی‌دونم از کجا مطلع شده بود که زنگ زدن محمد ابراهیم رفت… زندان دیگر جانی برای سوال پرسیدن نداشتم. حاج فیضی نگران سر خم کرد. -آروم باش دخترم خوبه ان شالله… بذار از محمد ابراهیم برات سراغ بگیرم …

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان به یادت بیاور (جلد اول) به صورت pdf از غزل محمدی
  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=3591
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • عطیه اولیایییسلام بسیار رمان مهیج و قشنگی بود با وجود اینکه اینهمه رمان خوندم ولی این واقعا م...
  • aysalسلام خوب هستید؟ خواستم بپرسم جلد دوم اومده یا نه چون من پیداش نکردم. و اینکه واق...
  • aysalسلام خوب هستید؟ ببخشید خواستم بپرسم که جلد دوم اومده یا نه چون من پیداش نکردم....
  • Maryسلام چرا فصل 2 نداره لطفاً بزار دیگه...
  • adminاحتمالا مشکل از اینترنتتون هست با شماره 09904677308 داخل تلگرام ارتباط بگیرید بر...
  • تیناسلام هزینه رو پرداخت کردم ولی میگه دسترسی به این سایت امکان پذیر نیست...
  • adminیکم صیور باش عزیزدلم وی پی ان وصل نمیشد شما علاوه بر تلگرام ایتا و واتساپ بنده ت...
  • زهراسلام من دیروز به خانم اکبریان پیام دادم که رمان رو می خوام بخرم بعد پیام دادند ک...
  • adminسلام با شماره 09904677308 داخل تلگرام ارتباط بگیرید...
  • صحراسلام من رمان رو خریدم ولی فایلی دریافت نکردم سایت خراب یا باز نمیشه؟؟!یعنی چیی؟؟...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.