دانلود رمان عاشقانه تکیه گاه از سالی(س.ش) به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان
خلاصه: از سروصدای بچه ها که توی حیاط بازی می کردن از خواب بیدار شدم .به زور چشم هام روباز کردم. نمیدانستم کی خوابم برده .سرم رو روی لباسهای مامان گذاشته بودم تا با عطر مادرم شاید کمی دلتنگیم کم بشود .لباس هایش هنوز بوی عطرش رو میداد .لباسهایش رو که بو میکردم…
این حس بهم دست میداد که هنوز زنده است؛ که الآن از توی آشپزخانهی این خونه ی کوچیک که سرو تهش دوتا اتاق تودرتو و یه آشپزخونه داخل ایوون بود صدام میزنه و میگه الهه جان بیا غذا تو بخور!
آه که چقدر دلم برای همین جمله های ساده و روزمره تنگ شده بود؛ از اینکه مادرم نگرانم بشه و بگه زود برگردم خونه، نگام کنه و بگه باز که رژ
پررنگ زدی! امّا دیگه نبود و من تنهاتر از همیشه شده بودم، نمی دونم چرا زندگی من با خاک گره خورده بود! مرگ توی این چندساله بدجوری تنهایم کرده بود
؛ امّا دیگه جز خودم کسی نبود که از دست بره !این شاید یه جورایی خیالم رو راحت میکرد، شایدم بهم امید میداد که بعدی خودم هستم و خلاص !که دیگه
از شر این زندگی راحت می شم، امّا مامان همیشه میگفت حتی توی بدترین لحظهها هم باید ادامه بدم !آخ مامان چرا اینقدر زود تنهایم گذاشتی و رفتی؟ !
مگه همیشه نمیگفتی تا عروس شدنم رو نبینی دلت آروم نمی گیره؟ !حالا با این دل ناآرومت رفتی زیرخاک؛ رفتی که پیش پسرها و شوهرت باشی !خوش
به حالتون؛ الآن اونجا کنار همدیگه اید! مامان تو رو خدا دست منم بگیر و ببر !من چطوری تنهایی از پس این زندگی بربیام، تو که نزاشتی من سختیهایی که
کشیدی رو حس کنم، تو که نزاشتی دست به سیاه وسفید بزنم به هوای اینکه درس بخونم و برای خودم کسی بشم! امّا کارت رو نیمه تموم گذشتی چرا؟
!حالا من بدون تو توی این شهر بی در و پیکر چیکار کنم؟! صدای زنگ در رو که شنیدم به خودم اومدم، گونه هام دوباره خیس شده بود، با دستم اشکهایم رو پاک کردم و… .
مثل بقیه دوستان واقعا پیشنهاد میکنم این رمان رو مطالعه کنید چون واقعا زیبا نوشته شده بود و آدم از خوندن اون لذت میبرد و ار اونایی بود که خوشحالی وقتت رو پاشون گذاشتی
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
رمانش عالیه.پیشنهاد میکنم حتما بخونید
حتما حتما بخونید قلم زیبایی داشت.ممنون از نویسنده عزیز
وای عااااالی بود خیلی قشنگ بود
رمان خوبی بود.اما واقعا طلم هایی ک ب ی بچه ۴ ساله میشدو نمیتونستم درک کنم خیلی اون قسمتارو دوست نداشتم
من هم نظر باقی دوستان رو دارم، واقعا رمان عالی ای بود و باید حتما بخونید
عزیزم اسم رمانت قشنگه و به رمانت میاد اما چرا خلاصه نداره؟
قشنگی هر رمانی و جذب کننده خواننده به خلاصه خوب و قشنگ رمان هستش چرا نذاشتید براش؟؟
رمان قشنگی بود به دلم نشست قلمت مانا عزیزم(؛
مثل بقیه دوستان واقعا پیشنهاد میکنم این رمان رو مطالعه کنید چون واقعا زیبا نوشته شده بود و آدم از خوندن اون لذت میبرد و ار اونایی بود که خوشحالی وقتت رو پاشون گذاشتی