بغضم می شکند و اشک هایم روانه میگردد.
قلبم میشکند و مغزم دیوانه می گردد.
اصرار های مکررم به گوشت می رسدو دست آویزی برای خنده ات می شود.
مثل پا گذاشتن روی یک برگ خشکیده غرورم را زیر پا می گذاری و له می کنی.
هق هق من موسیقی ای می شود که تو با آن هی لبخند میزنی و جان مرا می گیری.
هرچند تلخ است این کارت؛
اما لبخندت آنقدر زیباست که باعث تضادی بین اشک توی چشمانم و لبخند روی لبم میشود.
تضادی که گویای لذت من از لبخندت و عذاب من از درد قلبم است.
دست هایم را مشت میکنم تا نگهت دارم.
اما تو خاری در دست بی نمکم فرو می کنی که بی هوا دستم را باز میکنم و تو هستی که از دستم میروی و از جلوی چشمانم میافتی.
مغزم آشوبی برپا خواهد کرد که نمیتوانم تحملش کنم.
دوری از تو سخت است. سخت تر از کندن کوه، سخت تر از آوارگی های پس از زمین لرزه… اما آسان تر از گریه کردن های من است. آسوده تر از بی خوابی های شبانه است.
کاش می ماندی تا کوه را در سه شب برایت پودرکنم.
کاش بمانی تا این خانه ی تنهایی را بلرزانم و فرو ریزم و خانه ای دونفره از عشق بسازیم.
اما تو می روی و هرگام که برمی داری، امیدم رفته رفته، ذره ذره، قدم به قدم می رود…
نرو! همراهم بمان؛ تا ابد ،تا همیشه…
بگذار عشقی ابدی داشته باشیم…
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
رمانی بود که خیلی سرش احساساتی شدم و خیلی خوب نوشته شدا بود
عزیزم خلاصه رمانت خیلی کوتاه بود ولی حذاب ولی باز هم اگه کمی بیشتر بود قشنگ تر می شد،
رمانت خوب بوده و اسم رمانت خیلی بهش میاد انشالله موفق بشی گلم.
رمان محشری بود، من بعضی قسمت ها حتی اشک توی چشم هام جمع میشد. با تموم وجودم این رمان رو بهتون پیشنهاد میکنم دوستانم