نویسنده: بهارگل ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی تعداد صفحات: ۱۱۶۷
دانلود رمانلانهی ویرانی از بهارگل به صورت pdf،اندروید لینک مستقیم رایگان خلاصه:
۲۵ سالم بود که زندگیم دست خوش تغییرات شد. تغییراتی که شاید اول با اومدن اسم تو شروع شد، ولی آخرش به اسم تو ختم شد. و من نمی دونستم بازی روزگار چه قدر ناعادلانه عمل می کنه.
اول این بازی از یک وصیت شروع شد، وصیتی که باعث شد گلبرگ کهکشان یک آدم دیگه با یک هویت دیگه بشه!
رفتن به اون عمارت برای من همه چیز بود، چون به تو می رسید!
به تویی که زندگی رو ازم گرفتی.
به تویی که هویتم رو گرفتی! من فقط یک بازیگر ساده بودم با کلی خیال های رنگی که برای نبود تو خوشحالی می کرد.
من آدمی بودم که خودم رو بین نقاب سادگیِ یکی دیگه پنهان کردم تا به آخر زندگیِ تو برسم…
فندک طلاییم که سال هاست یادگار روح مُرده م بود رو میان انگشت هام فشردم و خیره به شعله ی آتشش مرور می کنم تا امشب باز هم مرهمی برای دردهام داشته باشم.
چشمم میان ازدحامی که با خوشحالی منتظر دیدن جان دادنش بود به جستجو می گشت تا شاید برای آخرین بار رحمی به یتیم بودنم کنن.
صدای زنجیرِ پاهای قفل شده ش دلم رو لرزاند که با گرفتن دست های سرد مادر، بی اختیار هر دو به سمتش پرواز کردیم.
آخ مادر، آخ که چه دردی کشیدی.
تکیه به صندلی روشن کردم تا با کشیدن کمی پیپ عطرش رو دوباره حس کنم تا برای چنین شبی کنارم باشه.
پک اول رو محکم تر کشیدم.
صدای خسته و نا امیدش باز هم غمناک ترین ملودی ذهنم شد…
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
فصل دوم هوز نیومده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فصل ۱ و ۲ داره و به شدتتتتت قشنگ و جذابه داستانش
سلام میشه برای منم بفرستید آخه لینک برداشتن