دانلود رمان دسیسه برای اندروید
دانلود رمان دسیسه برای اندروید
از دفتر خونه امدیم بیرون چشمام قرمز شده بود و نور افتاب اذیتشون می کرد عینکی افتابیمو زدم وبه طرف ماشین بهروز راه افتادیم قدماش رو باهم هماهنگ کرد با یه حرکت اروم دستم رو تو دستاش جا داد نتونستم کاری کنم تا دم در ماشین هر دو ساکت بودیم درو برام باز کرد ونشستم-خوب کجا بریم-نمیدونم-امروز شما ریسی البته…