دانلود رمان طنز اگه گفتی من کیم؟ از طباطبائی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان
خلاصه:
بهار دختر شیطون و سرزنده ای هست که زندگی رو هرطور که دلش می خواد می گذرونه، همه چیز خوبه تا اینکه پدربزرگ بهار اون رو مجبور به یه عمر خطیر می کنه. و اون اجبار چیزی نیست جز ازدواج اجباری، اون هم با کسی که بهار تا به حال حتی ندیدتش… اینکه بهار با روحیه ی شادش چیکار می کنه رو باید خوند!
۳۰٫۸ شب اومدم خونه بابامم هنوز نیومده بود
خونه هم ماشاالش باشه از تمیزی برق میزد بله دیگه ناسالمتی شوورم داره میاد
پاتوق اصلی مامانم پای تلفنه از در که وارد شدم دیدم بله خانوم کجاست؟
-سالم عشقم تلفن سوخت یه ذره نفس بکش هوا کم نیاری؟
مامان-عزیزم گوشی دستت
دستشو گذاشت دهنه ی گوشی یه نگاه خبیثانه بهم کردو…..
-سالمو درد صداتو بیار پایین مهناز)دوسته مامانم(میشنوه صدا که نیست انگار سیستم
ماشین رو حنجرش بستن
-خو تن صدام باالس مگه دسته منه
+سریع رفتم تو اتاقم لباسام رو عوض کردم اومدم تو حال رو کاناپه دراز کشیدم کنترل
تی وی رو برداشتم شروع کردم به زیرورو کردن ماهواره
بعد نیم ساعت مامان رضایت دادو تلفنو قطع کرد
-خب چه خبرا مهنازی خوب بود؟
مامان-۱۰۰ دفعه گفتم نگو مهنازی مگه هم سنته این جوری صداش می کنی؟
مامان-یه خاله مهنازی،مهناز جونی،جهنمو ضرر مهناز خانومی واال کشمشم دم دارهاون خودش حرفی نمی زنه شما جاش ناراحت می شی؟حاال مگه چی گفتم؟
۱۹سال ازم بزرگتری این افکاره بزرگونت منو کشتهباشه بابا دیگه نمی گم گاهی یه گیرای بنی اسراییلی میدی که شک میکنم واقعا فقط
+ما بین کل کالی ما یک اهنگ شاد قر دار پخش شد منم بی جنبه…..
مامان داشت میرفت wc
طبق عادت خودمو از رو کاناپه انداختم زمین یه جیغ زدم
+طفلی چنان از جاش پرید که دلم براش سوختمامان
مامان-وای خدا مرگم نده چی شد؟؟؟؟
-هان؟؟؟هیچی خواستم بگم تو دست بزن من برقصم)قیافمو مظلوم کردمو سرمو
انداختم پایین(
مامان- ای درد نگیری بچه منو کشتی تو
+سریع اومد سمتم گفتم االنه که بکوبه تو گوشم به فاصله ی ۱ قدمیم وایساد شروع
کرد به رقصیدن
خیییییلی رمان خوب و بازمه ای بود . من خیلی باهاش خندیدم. کلکل و جدال بین بهار و پرهام واقعا جذاب بود. بلاهایی که سر شخصیت ویکتوریا می آورد هم ظنز رمان رو چندبرابر کرده بود. آخرش واقعا جذاب بود. و اینکه من خودم سه چهار بار این رمان خوندم و قصد دارم حتی یه بار دیگه هم بخونمش. خیلی قشنگ بود.
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خیلی باحاله
حتما بخونیدش
رمانش خیلی خوب و باحاله من ک به شخصه خیلی خیلی دوستش دارم واقعا پیشنهاد میکنم این رمان و بخونید
وایی من عاشق این رمانم و خیلی ازش خوشم میاد. واقعا بهتون پیشنهاد میکنم که حداقل یکبار این رمان رو بخونین
یکی از بهترین و خفن ترین و باحال ترین رمان هاست. من با بعضی قسمت هاش از ته دل خندیدم
خدایی خیلی باحال بود این رمان هزار بار خوندمش
خیییییلی رمان خوب و بازمه ای بود . من خیلی باهاش خندیدم. کلکل و جدال بین بهار و پرهام واقعا جذاب بود. بلاهایی که سر شخصیت ویکتوریا می آورد هم ظنز رمان رو چندبرابر کرده بود. آخرش واقعا جذاب بود. و اینکه من خودم سه چهار بار این رمان خوندم و قصد دارم حتی یه بار دیگه هم بخونمش. خیلی قشنگ بود.
واقعا عالیههه من تا حالا چند بار خوندم حالا می خوام بازم بخونم چون خیلی با این رمان خندیدم.
رمان خیییلی خوبیه به جرات میتونم بگم یکی از بهترین رمان هاست و هیچوقت برام تکراری نمیشه با اینکه چند بار خوندمش
مزخرف
ایا نصفه اس و باید بقیش بخریم یا ن؟