نام رمان:در پی انتقام نویسنده:فاطمه ژانر:اجتماعی تعداد صفحات :۱۵۷
دانلود رمان اجتماعی در پی انتقام از فاطمه به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان خلاصه:در مورد سه تا دوست که مثل سه برادرن و هر سه پلیس هستند. داستان با به قتل رسیدن یکی از اون ها شروع می شه.
برشی از رمان: دوباره به اداره برگشت که سهیل گفت: چی شد؟ امیرعلی سر جایش نشست و گفت: تا عصر گزارش آماده می شه. سهیل گفت :خوبه .راستی دوربین ها رو چک کردم ولی چیز خاصی مشخص نیست بیا ببین.
امیرعلی از جا بلند شد و به طرف سهیل رفت و سهیل فیلم را پخش کرد. همان طور که سهیل گفته بود چیز خاصی مشخص نبود.
امیرعلی چند بار فیلم را نگاه کرد. یک سری رفت و آمد های عادی بود که ناگهان امیرعلی فیلم را متوقف کرد و گفت: سهیل این رو ببین! سهیل با دقت نگاه کرد یک مرد که پشتش به دوربین بود و رفتار مشکوکی داشت و لحظه ای کوتاه به دوربین نگاه انداخته بود.
سهیل و امیرعلی متفکر به این صحنه نگاه کردند قیافه اش واضح نبود.
با صدای در به خودشان آمدند ستوان حسینی احترامی گذاشت و گفت: این رو تو خونه سرگرد حمیدی پیدا کردیم و جلو رفت و یک تکه کاغذ را به امیرعلی داد.
امیرعلی به کاغذ نگاه کرد و اخمی کرد سهیل خودش را به سمت امیرعلی کشید و به کاغذ نگاه کرد با خواندن کاغذ اخمی کرد. روی آن نوشته شده بود : سرگرد کیانی و رضایی منتظر من باشید…
امیرعلی گفت: این ما رو از کجا می شناسه؟ سهیل همان طور که غرق در فکر بود گفت: نمی دونم بریم به سرهنگ خبر بدیم؟ _باشه بریم.
یه سلام و خسته نباشید گرم به نویسنده عزیز.
اوم اول اینکه خاص بودن رمان به این بود که بخاطر یه انتقام به دلیل قتل بهترین دوستشون پای خودشون هم به یک سری ماجراها کشیده میشه، دوم اینکه سیر رمان آروم آروم بود و خوبیش این بود که هیچ عجلهای برای تموم شدنش وجود نداشت. درکل تک و ناب بود، موفق باشی
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
رمانای پلیسی باید خفن و جذاب باشند که به دل آدم بشینن و ای رمان الحق که فوق العاده بود
فاطمه جون از اسم رمان کخوشم اومده به رمان موضوعش میومد و خوب بوده اما خلاصت کوتاه بوده اگر یکم بیشتر بود جذاب تر و بهتر می شد.
یه سلام و خسته نباشید گرم به نویسنده عزیز.
اوم اول اینکه خاص بودن رمان به این بود که بخاطر یه انتقام به دلیل قتل بهترین دوستشون پای خودشون هم به یک سری ماجراها کشیده میشه، دوم اینکه سیر رمان آروم آروم بود و خوبیش این بود که هیچ عجلهای برای تموم شدنش وجود نداشت. درکل تک و ناب بود، موفق باشی
رمان مهیب و معمایی جالبی بود. خوشم اومد
واقعا قشنگ بود..خیلی ازش خوشم اومد