ErrorException Message: Argument 2 passed to WP_Translation_Controller::load_file() must be of the type string, null given, called in /home/iiiair/public_html/wp-includes/l10n.php on line 838
https://98iiia.ir/wp-content/plugins/dmca-badge/libraries/sidecar/classes/دانلود رمان دنیای ویژه به صورت pdf از Asra_p - دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان
دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان

قالب و افزونه وردپرس

3.4/5 - (7 امتیاز)
https://98iiia.ir/?p=2999&preview=true

دانلود رمان دنیای ویژه

نام رمان: دنیای ویژه
نام نویسنده: Asra_p
ژانر: جنایی، پلیسی، درام
تعداد صفحه: ۱۰۵

دانلود رمان دنیای ویژه از Asra_p به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان
خلاصه:
– این رو شما تشخیص نمی‌دید. این چیزیه که من باید دنبالش بگردم، چیزیه که من باید پیداش کنم..!
حرفیه که من باید اثباتش کنم، دنیاییه که من باید درستش کنم..
نه شما.
قربان!

پیشنهاد ما:

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf از mehrang

بخشی از کتاب:
*نیهاد*
– وای نه، بدو دیر شد!
– باشه- باشه اومدم.
نگاهی به سر تا پای آدرینا انداختم. خب مثل همیشه خوشگل بود.
– ببین آدرینا، به یه پسر نگاه کنی می..
– باشه نیهاد فهمیدم. می‌کشی من رو اگه به یه پسر نگاهه کنم.
– آها باریکلا. بپاچ بریم.
دَر خونه رو باز کردم و باخنده رو به آدرینا گفتم:
– اول شما. خانوم‌ها مقدم‌ترن!
بعدش هم قه‌قهه زدم که آدرینا گفت:
– کوفت. بیا بابا دیر شد.
از راه پله پایین اومدیم و سوار ماشین شدیم.
خب آقایون!
منتظر انتقام ما باشین.
***
ایرپاد توی گوشم رو  فشار دادم و بین اون‌همه سر و صدا داد زدم:
– آدرینا؟ کجایی؟!
خش- خشی که گوشم رو اذیت می‌کرد نشون می‌داد که آدرینا صدام رو می‌شنوه.
بازم داد زدم:
– آدرینا؟!
صدای آرومش تو گوشم پیچید:
– نیهاد وایسا بابا. وضعیت اوکی نیست، نمی‌تونم حرف بزنم.
یه نفس عمیق کشیدم و گفتم:
– این‌جا همه چی اوکیه، میام اون‌جا. طبقه‌ی چندمی؟
آدرینا با تندی گفت:
– نیهاد بشین سرجات!
– طبقه‌ی چندمی؟
وقتی دید کنار نمی‌کشم با حرص و صدای آرومی گفت:
– طبقه‌ی چهارم. یه راه‌رو داره تاریکه فلش گوشیت رو روشن کن. راه‌رو به یه سه راهی میرسه بپیچ سمت راست! یه در مشکیه با هزار بدبختی هَکش کردم و وارد شدم. الآن باید باز باشه، بیا تو یه سالن بزرگه. از راه پله‌هاش که بالا اومدی می‌رسی به سه تا دَر. من همون‌جا وایسادم. اومدی اون‌جا نبودم، باهام تماس بگیر.
بعد هم تق، قطع کرد. از دست این دخترها!
خب، من طبقه‌ی دوم بودم. باید راه‌پله‌ها رو پیدا می‌کردم تا برسم به طبقه‌ی چهارم.
آره خودشه! گوشه‌ی سالن  یه راه‌پله بود. ولی کجا می‌رفت؟!
باید ریسک می‌کردم. خدا می‌دونست اون‌راه‌پله می‌رسید  به طبقه‌های بالا یا راه دیگه‌ای بود.
داشتم سمت راه پله می‌رفتم که یه صدا از پشتم اومد:
– جایی می‌رید جناب؟
برگشتم که یه خدمتکار با لباس فرم دیدم، یه سینی هم دستش بود که روش پر از نوشیدنی بود.
خون‌سرد کُتم رو  مرتب کردم و جواب دادم:
– خیر، خانم.
با ابروهای بالا پریده جواب داد:
– اون راهی که می‌خواید برید نمی‌رسه به طبقه‌ی چهارم! میره طبقه‌ی سوم. اون‌جا هم که رسیدید برید داخل راه‌رو یه راه‌پله هست. از اون‌جا می‌تونید برید طبقه‌ی چهارم. شب خوبی داشته باشید!
با  تعجب داشتم نگاش می‌کردم. اون از کجا می‌دونست؟
لو نرفته باشیم؟
پا تند کردم و رفتم طبقه‌ی سوم. لامصب پله‌هاش این‌قدر زیاد بود تمومم نمی‌شد.
بلأخره رسیدم و  داشتم دنبال راه‌پله می‌گشتم که صدایی فردی توجهم رو جلب کرد.
فرد ناشناس: بله، چشم. الآن دنبالش می‌گردم، چشم.
بعدش هم گوشیش رو قطع کرد و شروع کرد به فحش دادن:
– مرتیکه‌ی حمال! فک کرده فقط خودشه که می‌تونه هرکاری انجام بده؟! صبر کن، صبر کن آقای فرهمند؛ ببین چه‌طوری به خاک سیاه می‌نشونمت.
خب خیلی چیز تازه‌ای نبود. تا جایی که من می‌دونم کسی به رئیسش وفادار نیست.
پشت یه دَر وایساده بودم و باید هرچه زودتر می‌رفتم. آدرینا منتظرم بود.
داشتم فکر می‌کردم از کجا بپرم برم اون‌ور  به راه‌پله برسم   که یه  زنی از دَر تراس اومد تو. سر تا پا سیاه پوشیده بود.
روش رو سمت مَرده گرفت و گفت:
– کُشتیش؟
– بله خانم. ( مرد ناشناس)
– جسدش؟
– همین‌جاس.
زنه به شدت روش رو برگردوند و باعصبانیت زیاد فریاد زد:
– مگه من نگفتم همون‌جا زیر یه جایی بندازش؟ تو نمی‌فهمی گاوی نه؟! الآن میدم سر خودت هم همین‌جا دفن کنن!

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان سفر در زمان عاشقی به صورت pdf از نازنین عباسی
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: دنیای ویژه
  • ژانر: جنایی، پلیسی، درام
  • نویسنده: Asra_p
  • ویراستار: تیم نودهشتیا
  • طراح کاور: جانان بانو
  • تعداد صفحات: 105
  • منبع تایپ: انجمن نودهشتیا
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=2999
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • زهرااین رمان یکی از بهترین رمان هایی بود خوندم هیچ جا شبیهش پیدا نمیشه...
  • راحلهسلام.فصل دوم کی اماده میشه؟داستان قشنگیه...
  • یارایکی به من بگه لینک دانلود کدوم گوریه؟...
  • آلمارمان جذابیه منتظرش بودم...
  • الیبهترین رمانی بود که خوندم لطفا سریعتر فصل دومشو بزارید...
  • رهاخیلی عالی...
  • مریماسم جلد دومش چیه؟...
  • lvdlعالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ترین رمانی بود که خ...
  • دلیبعد از اینهمه وقت رمان خوندن تازه فهمیدم قلم خوووب یعنی چی فک کنم سخت ترین کار پ...
  • ALBAهنوز نخوندم ولی به نظرم خوبه :)...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.