دانلود رمان باران عشق و غرور
دانلود رمان باران عشق و غرور
نام رمان: باران عشق و غرور
نویسنده: zeynab227
ژانر: عاشقانه، جنایی_پلیسی، اجتماعی
تعداد صفحه: ۴۶۳۴
دانلود رمان عاشقانه، جنایی_پلیسی و اجتماعی به قلم zeynab227 دانلود با لینک مستقیم
خلاصه:
باران تمجید، زنی با غروری شکستناپذیر، سالهاست هیچکس را به حریم احساسش راه نداده.
اما زندگی، بیهشدار، دو مرد را پیش پایش انداخت:
ماهان شریفی، مردی با گذشتهای تاریک و نقابی عاشقانه، و آریا مجد، افسر سختگیری که باران را متهم میدانست.
باران نه عاشق شد، نه دلباخته… اما فهمید در بازی خطرناک دروغ، خیانت و قضاوت، تنها یک راه برای زندهماندن دارد:
بازی را خودش هدایت کند؛ با انتقامی که هیچکس را از آن گریزی نیست!
دانلود رمان غریبه ای آشناتر از همه

دانلود رمان غریبه ای آشناتر از همه
نام رمان: غریبهای آشناتر از همه
نویسنده: م.م.ر
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه: ۲۹۹
دانلود رمان عاشقانه اجتماعی به قلم م.م.ر دانلود با لینک مستقیم
خلاصه:
اکنون مادری هستم با دو فرزند که نتیجهی یک زندگی تحمیلی اما سراسر تجربه است. روزی دختری پُر شور و هیجانزده از عشق و زندگی بودم که برای بهدست آوردن لذت زندگی با پسر راننده مینیبوس چشم آبی کل ابیات فروغ را با جان و دل بوییدم و بهخاطر سپردم؛ اما نشد آنچه که باید میشد و سرنوشت طور دیگری او را در مسیر زندگیام قرار داد.

دانلود رمان با یادت چشمهام رو میبندم به صورت رایگان با فرمت پیدیاف
دانلود رمان دومین شکست به صورت رایگان

دانلود رمان دومین شکست به صورت رایگان
دانلود رمان فونتریا به قلم ایراندخت به صورت رایگان

دانلود رمان فونتریا به قلم ایراندخت به صورت رایگان
دانلود رمان زیبای سلطنتی با فرمت پیدیاف

دانلود رمان زیبای سلطنتی به قلم مرضیه کیازاده به صورت رایگان
دانلود رمان مانکن نابودگر


دانلود رمان از پیش باخته به صورت رایگان
دانلود رمان گردنبند ماه

دانلود رمان مجنون فرهاد

دانلود رمان مجنون فرهاد به صورت رایگان
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چهها میبینی
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که توام آینه بخت غبار آگینی
باغبان خار ندامت به جگر میشکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی
حافظ