خلاصه: گیسو دختری روانشناس است که سه سال از ازدواج او با سینا می گذرد و زندگی عاشقانه ای با یکدیگر دارند.
روزی به واسطه ی یک مراجع کننده، حرف هایی در مورد سینا می شنود.
پس از تحقیقات متوجه می شود که…
به خاطر این که به تازگی مطب را زده بودم،
مراجع کننده زیادی نداشتم اما همان اوایل به پست نفیسه خوردم.
نفیسه دانشجو بود و فقط با مادر کهن سالش زندگی می کرد.
وقتی به من گفت که می خواهد منشی من شود، به او گفتم که مطب به تازگی تأسیس شده و من نمی توانم او را با حقوق چندانی استخدام کنم.
اما نفیسه خودش قبول کرد و گفت که پول کم بهتر از هیچ است.
در طی این مدت که در کنار هم بودیم، تا حدودی از داستان زندگی اش خبر داشتم.
او به تنهایی باید خرج خودش و مادر پیرش را
در می آورد.
گفته بود که پدرش مدت کمی ست که فوت کرده و مسئولیت مخارج خانه، روی دوش او افتاده است.
برایم تعریف کرد که قبل از من، به یک شرکت برای منشی شدن رفته و وقتی پیشنهاد بی شرمانه ی رییس آن شرکت را شنیده، بدون حرف اضافه از آنجا بیرون زده.
و من آن لحظه چقدر تأسف خوردم برای جامعه ای که بعضی از صاحب منصبان و مقام دارانش، چنین انسان های فاسد و بیماری هستند که وقتی با آنها مواجه می شوی، در ظاهر به نظر می رسد که چه انسان های متشخصی هستند اما در باطن…
سلامممم.
اول یه خستهنباشید بگم به نویسنده عزیز، قلمی قوی، موضوعی متفاوت، اینکه یهو بین مریضایی که بهت مراجعه میکنن درباره همسر خودت چیزی بشنوی و تموم زندگی سه سالت خراب بشه سخته، اما یه جور باحاله.
سپیده جان بهت تبریک میگمواقعا رمان زیبایی نوشتی که هر خواننده ای رو به سمت خودش جذب میکنه
من و دوستان دیگر واقعا از خوندن رمان شما لذت بردیم امیدوارم همیشه موفق باشید
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
سلامممم.
اول یه خستهنباشید بگم به نویسنده عزیز، قلمی قوی، موضوعی متفاوت، اینکه یهو بین مریضایی که بهت مراجعه میکنن درباره همسر خودت چیزی بشنوی و تموم زندگی سه سالت خراب بشه سخته، اما یه جور باحاله.
سپیده جان من خلاصه رمانت رو خوندم هم اسم قشنگی داشت و هم خلاصه مفید وکوتاه و به جایی داشت امیدوارم موفق باشی و پیشرفت چشم گیری داشته باشی
رمان پر رمز و رازی بود که آدم رو به خوندن مشتاق میکرد. پیشنهاد میکنم حتما بخونید
این رمان واقعا محشره… وقتی شروع به خوندنش کردم دائم میخواستم بخونمش و دلم نمیومد بزارم کنار و ادامه اش رو نخونم.. قلمت مانا سپیده جان
سپیده جان بهت تبریک میگمواقعا رمان زیبایی نوشتی که هر خواننده ای رو به سمت خودش جذب میکنه
من و دوستان دیگر واقعا از خوندن رمان شما لذت بردیم امیدوارم همیشه موفق باشید
خوب بود