دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان
4/5 - (2 امتیاز)
دانلود رمان میم مثل مریم

دانلود رمان میم مثل مریم

نام رمان: میم مثل مریم 

نام نویسنده: کوثر بیات

ژانر: عاشقانه

دانلود رمان عاشقانه میم مثل مریم از کوثر بیات به صورت pdf , اندروید لینک مستقیم رایگان

به نام خالق عشق سخن نویسنده :دوستان این داستان واقعی هستش که از خود شخصی که این داستانو برام تعریف کرد اجازه گرفتم که بنویسمش و باید بگم که این یک داستان واقعی کوتاه هستش مقدمه : فــلک !! ای آنکه ســرتا پا رازی به چـه چـیز خودت اینـگونه نـازی؟!

پیشنهاد ما:

دانلود رمان برگ و باران به صورتpdf اثری از شکیبا پشتیبان

چــرا با این ؛؛ نقاب زنــدگانی؛؛ گـرفتی جـان ؛انــسان ؛را ببـازی؟!! بدلها مـرگ را اهــدا نمــائی هـزاران ســــینه را درغــم گُدازی!!!

فـــلک ! ای قــاتـل جـان های مــردم بـرای کُشـتـنت، داری جـــوازی؟!! تـو آنکــس را که میـخواهد بمـیرد زمــرگــش دائـــما در احــــترازی!!!

ولـی آنــرا را که دارد شـــوق بـودن نـدادی هـرگـز . اونا هم از غم من خبر دار بودن و مثل من درد میکشیدن ، نگاه آخرم رو به مامان و بابا دوختم دوباره تونستم به خودم بیام و لیلا وارد زندگیم شد .!

دوباره به خونه ی ،به کمک اونا بود که خونه که نه باید نگاهم رو به ، کل این شهر میدوختم ! این شهری

که هزاران ، پدریم خیره شدم یاد، خاطره توش بود و هر گوشه اش من رو یاد یک نفر مینداخت ، شهری که در هر گوشه اش از فکر بیرون اومدم ،

یه فرد خاص که من باعت ….با صدای لیلا ، یکی میوفتادم لیلا :علی زود باش دیگه نمیای ؟

_ دارم میام ! با بغضی که ، همیشه با یاد اوریش به سراغم میومد ، چمدون رو برداشتم و از خونه خارج شدم با مامان و بابا خداحافظی کردم

و چمدون رو پشت ماشین گذاشتم و سوار ماشین شدم ؛ لیلا با دیدنم نفس عمیقی کشید و گفت لیلا : کجا موندی عزیزمن پختم از گرما

_ببخشید داشتم نگاه میکردم ببینم چیزی جا نذاشته باشیم برای همون معطل شدم _من بخاطر این وروجک نگرانم که گرما هیچ حالا فشار و

خستگی مسافرت رو هم باید تحمل کنه

این مطلب از دست ندهید!
دانلود رمان امید به صورت pdf از taktom
  • اشتراک گذاری
تبلیغات
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=231
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
  • اسیه
    3 مارس 2022 | 21:43

    من عاشق داستان های واقعی ام چه برسه به اینکه دیگه به قلم این خوبی نوشته شده باشه

  • پریسا
    7 مارس 2022 | 15:56

    خیلی خوشم‌میاد که رمان های براساس واقعیت رو بخونم و خوشحالم که با داستان شما اشنا شدم و میتونم بخونمش مقدمش خیلی قشنگ بوده و خیلی خوشم اومده امیدوارم که موفق باشی.

  • ساتی
    18 مارس 2022 | 21:17

    کوثر جان بهت تبریک میگم رمان بسیار جذابی داشتی و آدم از خوندنش خسته نمیشد.
    موفق باشی جانا

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • fgعالی...
  • ناشناسوالله منکه پشیمون شدم ارکیده به هیچکدومشون نمی اومد اون خودش زده بود به کری نمی...
  • adminکامل بخونید رمان رو اگر همچنان متوجه نشدید بار دوم بخونید...
  • maralعالیییییی بود یعنی بیست.فصل دومش رو کجا میتونم دانلود کنم؟...
  • خرازی۱۰ سال از اون اتفاق گذشته، بچه اش ۵ ساله هست، ۲ ساله از تیمارستان امده، چرا زمان...
  • maralیکم خلاصه رمان گیج کنندست...
  • اندیشهآخوند تو عروسیش کروات بزنه، برقصه. خیلی عجیبه .هضمش سخته برای من...
  • مرضيهممنون ميشم راهنمايى كنيد من چجورى ميتونم ب نويسنده پيام بدم اگر منظورتون شماره ب...
  • BITAچقدر پراحساس بود این رمان وصف هاش به قدری جذاب بود که خیلی راحت میشد با شخصیت ها...
  • حسینمن این رمان رو بیست سال پیش هم خوندم و باهاش هم خندیدم و هم گریه کردم، بعد بیست...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.