دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان
5/5 - (2 امتیاز)
دانلود داستان کوتاه خیال

دانلود داستان کوتاه خیال

نام داستان: خیال
نویسنده: یارا 

دانلود داستان کوتاه خیال از یارا به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان
خلاصه: همه جا تاریک بود، هیچ نوری اطراف من نبود، هیچ نوری.
ندایی همراه ناله من را صدا زد: سام، سام، بیا اینجا، از این طرف، بیا کنار من، بدو! ندا را با هراس و دلهره دنبال کردم. سومین قدم را که برداشتم به درون گودالی سقوط کردم، گودالی سرد، تاریک، مرگ آسا…

پیشنهاد ما:

دانلود داستان بانوی قاتل به صورت pdf از اعظم

قسمتی از کتاب: حس بدی داشتم، احساس می کردم در گوری تاریک هستم، زنده ام، اما کسی صدای مرا نمی شنود.

پاهای خود را روی زمین حس کردم، نوری به صورتم تابید، آنقدر تابش زیاد بود که دستانم را جلوی چشمانم گرفتم، هنوز هم همانطور سردرگم ایستاده بودم و به اطراف نگاه می کردم.

دوباره همان ندا مرا از این همه تفکر بی جا دور کرد.

_:سام، من اینجا هستم پشت سر تو، به من نگاه کن.

با چشمانی پر از ترس ،به پشت سرم نگاه کردم.

نوری آبی رنگ، شبیه به آسمان در هوا معلق بود.

+:تو کی هستی؟ اسم من را از کجا می دانی؟

نور نزدیک تر شد و من یک قدم به عقب رفتم.

_:من درون تو هستم، تو مرا در درونت جستجو نکردی! من خودم به سراغ تو آمدم، به سمت من بیا!

از نور فاصله گرفتم، گیج بودم و هراسان.

+: درونم؟! تو درون من هستی؟

_:بله، حالا بهتره نزدیک من بیایی، بیا و به این آینه نگاه کن!

به سمت آینه رفتم، در آینه خودم را دیدم اما نه اینطور، بی پول، بی کس و تنها.

من یک مرد ثروتمند شده بودم، یک انسان عالی.

_سام، درونت را بشناس تا کسی باشی که در آینه می بینی.

+چی؟ تو از من چی می خوای؟! تو عادی نیستی، من، من چگونه می توانم تو را که نوری تو خالی هستی بشناسم؟

_خودت را باور داشته باش من تو هستم، تو خودت را بین این سختی ها گم کردی، خودت را پیدا کن..

این مطلب از دست ندهید!
دانلود داستان قاتل خدای جنگ به صورتpdf از ریحانه مقنی
  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
https://98iiia.ir/?p=269
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب
  • ثمین
    3 مارس 2022 | 21:49

    یارا جان واقعا قلم فوق العاده ای داری و قلمت آدم رو وادار به خوندن داستان زیبات میکنه

  • ملیکا
    7 مارس 2022 | 15:46

    گلم رمان خیلی خوبی بوده و خلاصش به اندازه و‌جذاب بوده اسم رمانت هم خیلی قشنگ بود ازش خوشم اومده امیدوارم که همه داستانات و متنات قشنگ و پر طرفدار باشن

  • ساتی
    18 مارس 2022 | 21:29

    یارا جان، داستانت مثل خودت خاص و دلپذیره‌.
    شاهد موفقیت های بالاترت باشیم جانا
    😍👌❤

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

<> DMCA.com Protection Status
درباره سایت
نودهشتیا در سال 89 شروع به کار کرده نودهشتیا همیشه در تلاش بوده بهترین رمان هارو برای شما تقدیم کند برای حمایت از نودهشتیا تو گوگل با سرچ دانلود رمان وارد نودهشتیا شوید.
آخرین نظرات
  • 아이사عالی بی نظیر هرچی بگم کمه ! کن رکان های زیادی خوندم این زمان جز بهترین هاش بوده...
  • وحیدهسلام پول دانلود کتاب شاه خشت واریز شد اما لیک دانلود کتاب به دستم نرسید...
  • Shenkبرای بار دوم دوباره دارم میخونمش.... ممنون از نویسنده خیلی جاها اشکمو در اورد🥹...
  • ندا۱۹۹۳من این رمانو فک کنم ۱۰۰بار بیشتر خوندم اصلا برام جذابیتش رو از دست نداده ،واقعا...
  • adminسلام هروقت اومد قرار میدیم روی سایت...
  • دریافصل دوم رو از کجا باید تهیه کنیم؟...
  • minsooمن کتابشو دارم ماله مادر بزرگم بود همیشه تو ویترینش بود . بعد امسال داد بهم گفت...
  • Hanaجلد دوم رو از پیج نویسنده میتونید بخونید...
  • nrgsسلام فاطمه جان ممنون از قلم خوبت واقعاً لذت بردم از داستان قشنگت و بسیار متأثر ش...
  • آواخوندم و لذت بردم...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود pdf رمان | نودهشتیا مرجع بیش از 10000 رمان رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.