جدیدترین مطالب
بازدید : 38277 بازدید
دانلود رمان سخت چون فولاد خلاصه : دانلود رمان سخت چون فولاد بهار دختری که در کودکی زندگی خوبی داشته، با مرگ پدر، سرنوشت، روی سخت خودش رو به اون نشون می ده. بهار برای حمایت از خانواده آن چنان در روزمرگی ها و مشکلات غرق می شه که یادش […]
بازدید : 19380 بازدید
دانلود رمان پارک برای اندروید رفتم تو اتاقش دیدم سرش تو گوشیشه.روی تختش نشسته و پشتش به منه.آروم رفتم پشت سرش که دیدم طبق معمول تو اینستاگرام داره این و اونو لایک
بازدید : 775 بازدید
رمان ناجی قسمت اخر بخش اخر کتاب در تختخواب دراز کشیده بودم که احساس کردم نایت بازویم را نوازش میکند…. در حالی که کنار من دراز میکشید دستور داد _بیا بغلم به سرعت در اغوش او فرو رفتم …با پاهایش پاهایم را قفل کرد و دست هایش را محکم اطرافم […]
بازدید : 471 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و نهم پاشنه باریک کفش های پاشنه بلند باحالم …همانطور که از اپارتمان عبور میکردم روی زمین صدا می دادند… با خودم لبخند زدم از یک گوشه چرخیدم و به اتاق پذیرایی وارد شدم …نایت را بیرون بالکن در حالیکه به نرده ها تکیه داده بود […]
بازدید : 433 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و هشتم فصل ۱۵ روز افتابی اما مه داری بود چمن های سبز روشن… حشره هایی که در هوا پرواز می کردند… برگهای شاخه های افتاده درخت های بید …همگی طوری به نظر می رسید گویی از پشت فیلتر لنز یک دوربین دیده میشدند فنجان چینی […]
بازدید : 444 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و هفتم در حالی که مرا در اغوش گرفته بود و با دست دیگرش صورتم را نوازش می کرد به چشمهایم خیره شد و با مهربانی پرسید _حالت خوبه ؟ زمزمه کردم _تولدت مبارک چند بار پلک زد سپس زمزمه کرد _چی ؟ _کاتلین بهم گفت […]
بازدید : 449 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و ششم وقتی نایت در را باز کرد بیدار بودم چرخیدم و از میان تاریکی به ساعت نگاه کردم …متوجه شدم واقعا زود امده هنوز ساعت حتی دو شب هم نشده بود ..دوباره به پشت چرخیدم ..حدس میزدم برای من نگران است درطول شام به ندرت […]
بازدید : 519 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و پنجم فصل سیزدهم در حالی که مقابل اجاق گاز ایستاده بودم …تلفنم روی کانتر مرمر مشکی نایت به صدا درامد داشتم برای درست کردن اسپاگتی اب داغ میکردم …گوشت هایی را که از یخچال بیرون اوردم رها کردم و تلفنم را برداشتم …شماره ویویکا را […]
بازدید : 927 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و چهارم با سر کشیدن لیوان پنجم که کمی احساس سرخوشی کردم…. احساس کردم دستی به ارامی روی کمرم قرار گرفت… نایت نبود.. میتوانستم بوی او را تشخیص دهم… لمس سبکی بود و به سرعت از بین رفت سرم را چرخاندم و به هالک کورت نگاه […]
بازدید : 448 بازدید
رمان ناجی قسمت بیست و سوم فصل ۱۲ در حالی که کفش های پاشنه بلند پلاتینیومی با لباس ساتن پلاتینیومی بسیار باحالم را پوشیده بودم که کاملاً به خوبی روی بدنم نشسته بود ..از هال پایین رفتم درحالی که گردنم را خم کرده بودم داشتم گوشواره هایم را می پوشیدم.. […]
دسته بندی ها
- داستان
- داستان کوتاه
- دانلود رمان
- دانلود رمان اجتماعی
- دانلود رمان برای اپل
- دانلود رمان برای اندروید
- دانلود رمان برای ایفون،ایپد،تبلت
- دانلود رمان برای موبایل
- دانلود رمان پلیسی
- دانلود رمان ترسناک
- دانلود رمان جدید
- دانلود رمان جنایی
- دانلود رمان طنز
- دانلود رمان عاشقانه
- دانلود رمان عاشقانه pdf
- دانلود رمان غمگین
- دستهبندی نشده
- رمان
- رمان آنلاین
- رمان اجتماعی
- رمان پلیسی
- رمان ترسناک
- رمان جدید
- رمان جنایی
- رمان طنز
- رمان عاشقانه
- رمان غمگین
- رمان مذهبی
- رمان های پرطرفدار نودهشتیا